سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پست مدرنیسم وتعلیم وتربیت

شنبه 87/11/26 12:8 عصر| پست مدرن، تعلیم وتربیت | نظر

پست مدرنیسم و تعلیم و تربیت

پست مدرنیسم به همان اندازه که در نگاه فلسفی اجتماعی خود گسترده و در قسمت هایی مبهم می باشد در تعلیم و تربیت نیز دیدگاه منسجمی ندارد. ولی با این وجود می توان خطوط کلی تربیت را با توجه به آنچه که از دیدگاه متفکران این رویکرد بدست می آید، ترسیم کرد. از نکات مورد توجه پست مدرنیسم در عرصه تعلیم و تربیت ارج نهادن آنها به اقلیت های قومی، نژادی و جنسیتی و همچنین حمایت از تربیت چند فرهنگ گرا است. (نجاریان، پاک سرشت، صفائی مقدم، 81) پست مدرنیسم با پذیرش برابری همه فرهنگها درصدد است به تکثر فرهنگی از طریق تعلیم و تربیت دامن بزند. (حسینی، 87) تعلیم و تربیت آرمانی از نظر پست مدرنیست ها تعلیم و تربیتی است که تاب تحمل شنیدن صداهای دیگر بجز صدای فرهنگ مسلط را داشته باشد. (همان منبع)

فرمیهنی فراهانی (1383)‌ در کتاب پست مدرنیسم و تعلیم و تربیت ضمن بیان این نکته که امکان طرح و اجرای یک برنامه فراگیر و نظام یافته برای رشد و تربیت از دیدگاه مربیان این رویکرد وجود ندارد، اهداف زیر را از مجموع سخنان آنان استخراج می کند:

- تربیت شهروند انتقادی: تعلیم و تربیت باید به دانش آموزان فرصت لازم را بدهد تا دانش آموزان توان گسترش ظرفیت انتقادی خود را در مواجه شدن با تغییرات سیاسی و اجتماعی داشته باشند.

- فراهم کردن شرایطی برای بررسی دموکراسی رادیکال: منظور از دموکراسی رادیکال، دموکراسی است که بتواند میان دیدگاههای مختلف و متفاوت پیوندی عمیق برقرار کند.

- تأکید و توجه بر گفتمان سازنده دانش: گفتمان سازنده دانش بیشتر گفتمانی است که در جهت ساختن دانش، به قصد اثبات دانش صورت می گیرد.

- بررسی تفاوتها و نظامهای تفاوت به عنوان یک هدف تربیتی: تعلیم و تربیت باید به دانش آموز کمک کند تا نسبت به تفاوتهای مهمی که قبلاٌ از کنار آنها ساد و بی توجه می گذشتند حساس شوند.

- بها دادن به عملی بودن دانش: دانش آموزان تولید کننده و مصرف کننده دانش بحساب می آیند، نه صرفاٌ داننده آن.

- توجه به فرهنگ عمومی و مطالعات فرهنگی: از نظر پست مدرن ها مطالعات فرهنگی ابزاری فراهم می آورد که معلمان و سایر دست اندرکاران فرهنگی می توانند به طور انتقادی با قضایا برخورد کنند.

- خود آفرینندگی: ابراز وجود خود از طریق آفرینندگی ممکن است و خود آفرینندگی نیز از طریق نقد فرهنگ و نقد خود.

برنامه درسی

برنامه درسی پست مدرن بر مباحثی تأکید دارد که موجب افزایش آگاهی فرهنگی، تاریخی، سیاسی، بوم شناختی، زیبایی شناختی و الهیاتی می شود.

بدین معنی که این نوع برنامه درسی به بافت و شرایط کلی حیات انسان متکی است. محتوای برنامه درسی باید به گونه ای باشد که افراد را در فرآیند «شدن» قرار می دهد. برنامه درسی باید به دنبال نوعی تربیت تحولی باشد که باعث شود معلمان و دانش آموزان در یک سفر اکتشافی و امیدواری به کشف، به بررسی مسائل بپردازند.

همچنین آگاهی و حساسیت نسبت به مسائل زیست محیطی (بوم شناختی، فیزیکی، اجتماعی، معنوی) بخشهای مسلمی از پیشنهادهای پست مدرن در برنامه درسی هستند. برنامه درسی پست مدرن به منظور لحاظ دوباره معلم با یادگیرنده و متن با خواننده گفتگویی (دیالوگی)، مذاکره ای و تعاملی است. (فرمیهنی فراهانی، 83، صص 138-137).

برنامه درسی پست مدرن با کلیت مخالف است یادگیری را منحصراٌ به انتقال دانش نمی داند، میان رشته ای است، هیچ هدفی را بهتر از از اهداف دیگری نمی داند و تنها ملاک برتری را توجه به تفاوت، تنوع، ابهام و دیگری می داند، افشاگر است، اما هیچ راه حل نهایی ارائه نمی کند، زیرا نتیجه چنین تلاشهایی را ایجاد نظامی سرکوبگر می داند. (فانی، 83، ص 72).

سیمای مدرسه پست مدرن

روشن ترین تصویری که می توان از مدرسه پست مدرن ارائه داد، تصور آن چون یک اجتماع است. اجتماع پست مدرن همیشه در زمان حال قرار دارد و نمی توان آن را در گذشته قرار داد یا چون پروژه ای برای آینده در نظر گرفت. انگاشت اجتماع چون ساختی شناختی ریشه در فرآیند ارتباط و دموکراسی دارد. چنین مدرسه ای سیال است، خود را زیر سوال می برد، از بی توافقی و تضاد نمی گریزد. تنها بر جنبه های عقلانی تاکید نمی شود. تفاوت مدرسه پست مدرن با مدرسه های قدیمی تر این است که در اولی کارهای مشترک و در دومی سنت های مشترک عامل پیوند دهنده اعضا خواهد بود. تعامل در مدرسه پست مدرن، بسته و محدود به نظام های فکری و ارزشی که هر کس با خود به مدرسه می آورد نیست بلکه در این نوع مدرسه نامتجانسی و اختلاف عقیده خواه در قالب نظر باشد یا عمل ستودنی است، این امر مانع هماهنگی و مشارکت نمی شود. گفتمان محور شناخت و حتی وسیله ای برای تولید دانش است. (آهنچیان، 1382).

موضوع های درسی

پست مدرن ها موضوعات درسی و مواد نوشتاری را منبعی برای نمایش ایدهها، اطلاعات و نیز جایی برای نقد و ساخت شکنی می دانند. به طور کلی پست مدرنها با جایگاه علم و دانش علمی در جهان کنونی چالش دارد. علم را نباید عامل اصلی حقیقت و یا برعکس مجموعه ای از نظرات مبهم به شمار آورد. علم در واقع تعهدی است به گفتمانی که فهم متقابل را ارتقاء می دهد. علوم مختلف همچون الهیات و تاریخ دارای روشهای مختلفی هستند، ولی هیچ کدام نسبت به دیگری برتر یا پست تر نیست. در مجموع نگاه پست مدرنیسم نسبت به علم و پیشرفت علمی اصلاح و بهسازی تئوری است. این دیدگاه به علم و پیشرفت علمی الزامهای چندی در تعلیم و تربیت دارد. (فرمیهنی فراهانی، 83، ص 147):

اول آن که چنین نگرشی، روشی برای گریز از مطلق گرایی، سلطه گری و خودکامگی فراهم می آورد، چرا که دانش علمی بر این منوال هرگز اعلام نمی کند که نهایی یا حقیقی است.

دوم اینکه دیدگاه اصلاح علم با تئوری می تواند به طور عملی و مستقیم در کار آموزش و فهم جهان مورد استفاده قرار گیرد و تلاش باید همواره در جهت اصلاح تئوری و تحقیق پاسخ بهتر باشد. پست مدرنیست ها ترجیح می دهند در بحث از موضوعات درسی بیشتر از اطلاعات سخن بگویند تا از دانش، چرا که اطلاعات جنبه موقتی دارند و دائم در حال تغییرند.

معلم پست مدرن

در تعلیم و تربیت مدرن، معلم یکی از اصلی ترین نقشها را بر عهده دارد. او مسئول یادگیری و سازماندهی محیط یادگیری است، و نیز فراهم کننده شرایطی است که به دانش آموزان کمک می کند تا به سوی هدف های پیش بینی شده حرکت کنند. (همان: 154) به طور خلاصه در این مکتب:

- معلم اندیشمندی رهایی بخش و روشنفکری تحول آفرین به شمار می آید که مشخصه هایش شجاعت اخلاقی و نقادی است. او فراهم آورنده شرایطی است که خود و دانش آموزان، تجربیاتش را بازاندیشی کنند، روابط ظالمانه را بشناسند، بیان کنند و راههایی نیز برای رفع آن ارائه دهند.

- معلمان پیشکسوتان و راهنمایانی هستند که نقش هماهنگ کننده تجارب یادگیری را بر عهده دارند. نقش آنها بیشتر آموزش «چگونه یاد گرفتن» به دانش آموزان است.

- معلمان در انگیزه دهی، تسهیل جریان یادگیری، و تسهیل خلاقیت دانش آموزان نقش اساسی دارند.

- دانش آموز و معلم با هم یاد می گیرند.

روش تدریس

یکی از روشهای تدریس مورد نظر پست مدرن ها که گاه آنرا جایگزین روش علمی می دانند، روش ساخت شکنی است. (همان، ص 168) هم معلم و دانش آموز باید شیوه اسخت زدایی را پیشه کنند، و هم مواد و مطالب آموزشی باید ساخت زدایی شوند. آنها معتقدند که دانش پژوهان باید تشویق شوند تا راههای جدیدی برای بازنویسی مجدد عناصر و داستانها بیابند تا از این طریق قادر به یافتن روش جدیدی برای قرائت یک متن شون دو آنرا به اجزا و فرعیات تقسیم کنند. (نجاریان، پاک سرشت، صفائی مقدم، 81، ص 101). روش تدریس در پست مدرنیسم را می توان در موارد زیر خلاصه کرد (فرمیهنی فراهانی، 83، 69):

- تاکید روی جنبه گفتگویی و دموکراتیک بودن روشهای تدریس است.

- یادگیری گروهی و همیارانه است و تعامل بین فردی و بین گروههای کاری مورد تشویق قرار می گیرد.

- یادگیری مستقل در کنار یادگیری تعاملی مورد توجه است.

- جریان های یادگیری جایگزین مواد درسی در برنامه مدرن

- تاکید روی روش ساخت شکنی، شبیه سازی و گفتمان و فراتحلیل است.

- آموزش و پرورش گفتگو محور اساس کار است.


پیوند به سایت های مرتبط با تعلیم و تربیت